نوآوریهای هوش مصنوعی و تعاملات انسانی-کامپیوتری: راهبردهای استفاده از هوش مصنوعی در سازمانها
در عصر جدید هوش مصنوعی، تحولی اساسی در تعامل انسان و کامپیوتر در حال شکلگیری است که به سمت همکاری و همافزایی پیش میرود. در کنفرانس Transform 2025 که توسط VentureBeat برگزار شد، متیو کروب، مدیرعامل و شریک ارشد در BCG، برنامهای برای تحول در جریان کار، پذیرش توسط کارکنان و تغییرات سازمانی ارائه داد. او خاطرنشان کرد: “شرکتهای پیشرو که به اصطلاح آیندهساز نامیده میشوند، نتایج قابل توجهی را تجربه میکنند: رشد درآمدی 1.5 برابر و ارزش سهامداران 1.8 برابر.” کروب افزود: “ما در مرحله ابتدایی هستیم، اما ارزشهای زیادی در اینجا نهفته است.”
برای بهرهبرداری از هوش مصنوعی و ایجاد ارزش از آن، سازمانها باید تعیین کنند که کجا باید تمرکز کنند و از چارچوبهای “استقرار، بازسازی و اختراع” استفاده کنند. هوش مصنوعی هماکنون در تمامی سازمانها در حال استقرار است و در چند سال آینده شاهد حضور فعال این فناوریها خواهیم بود. اما اگر به یک کارمند یک چتبات ارائه دهید، بهراستی تغییری در نحوه انجام کار ایجاد نکردهاید. باید تجدید نظر در نحوه کار، بازسازی وظایف، دپارتمانها و فرآیندها را از طریق شناسایی نقاطی که کار انسانی قابل اتوماسیون است، انجام دهید.
کروب همچنین به سازمانها توصیه کرد که بر روی سه یا چهار چالش کلیدی خود تمرکز کنند. به عنوان مثال، اگر سازمان شما دارای یک بخش پشتیبانی مشتری بزرگ است، باید هوش مصنوعی را در این حوزه به کار بگیرید تا تأثیر قابل توجهی بگذارد. یا اگر یک سازمان مهندسی بزرگ دارید، از ابزارهایی مانند Windsurf برای بازسازی فرآیندهای مهندسی و توسعه نرمافزار استفاده کنید. اختراعات در این حوزه همچنان در مراحل ابتدایی قرار دارد، اما شرکتها باید به این فکر کنند که چگونه میتوانند از قابلیتهای خلاقیت، استدلال و برنامهریزی هوش مصنوعی بهرهبرداری کنند.
یک نمونه موفق از این کاربردها در حوزه زیبایی، راهاندازی مشاور زیبایی مجازی توسط شرکت لورئال است که این امکان را فراهم میکند تا خدمات خود را فراتر از فروشگاهها گسترش دهد و نحوه تعامل با مشتریان را متحول کند. با این حال، ضروری است که به تأثیر هوش مصنوعی بر تجارت خود بیندیشید. در سالهای اخیر بسط توجهها به کاهش هزینهها و جایگزینی افراد بوده است که این رویکرد از نگاه بلندمدت ناپسند است.
هوش مصنوعی نیروی کنونی را تقویت کرده و به طرز چشمگیری بهرهوری کارکنان را افزایش میدهد. کروب گفت: “ما در حال مشاهده آثاری از این موضوع در توسعه نرمافزار هستیم و فکر نمیکنم شرکتها توسعهدهندگان نرمافزار خود را اخراج کنند، بلکه شاهد افزایش قابل توجهی در قابلیتها و ویژگیهای نرمافزار خواهیم بود.”
تحقیقی که BCG به همراه دانشگاههای هاروارد، وارتون و MIT انجام داد، نشان داد که 750 کارمند دانشبنیان در نوشتن یک طرح کسب و کار و بازاریابی با هوش مصنوعی و بدون آن تفاوت چشمگیری را تجربه کردهاند. شرکتکنندگان با استفاده از GPT4 در انجام وظایف 25 درصد سریعتر عمل کرده و کیفیت خروجی آنها 40 درصد بهبود یافته است. این موضوع نشان میدهد که هوش مصنوعی میتواند به افزایش بهرهوری و تسریع یادگیری کمک کند.
اما چرا افراد از این ابزارها بهرهبرداری نمیکنند؟ کروب سه دلیل را برشمرد؛ ناآگاهی از قابلیتها، عادتگرایی و تهدید هویتی. این چالشها باید با استفاده صحیح از ابزارها و آموزش کارکنان برطرف شود. اندازهگیری و جشن گرفتن موفقیتها نیز میتواند انگیزهای برای پذیرش این ابزارها ایجاد کند. در نهایت، بازطراحی فرآیندها بهطور مشترک با کارکنان میتواند تأثیرات مثبتی بر بهبود کارایی و رضایت شغلی داشته باشد.
به گفته کروب: “هدف نهایی کاهش کار طاقتفرسا و افزایش لذت در کار است.” با این رویکرد، سازمانها میتوانند به فرآیندهای کارآمدتر و کارمندانی با بهرهوری بالا دست یابند.