دعوت به کانال تلگرام
کانال بینا ویرا مرجع تخصصی اخبار هوش مصنوعی و تصاویر تولید شده با AI
عضویت در کانال

Max Hodak، هم‌بنیان‌گذار Science Corp. و یکی از چهره‌های شناخته‌شده حوزه رابط مغز و کامپیوتر (BCI)، در تازه‌ترین گفت‌وگوها تصویر روشنی از برنامه‌های شرکتش و مسیری که این فناوری تا تبدیل شدن به محصولاتی فراگیر طی خواهد کرد، ترسیم کرده است. Hodak که پیش از این در سال ۲۰۱۶ همراه با ایلان ماسک Neuralink را بنیان گذاشت و تجربه راهبری عملیاتی در این پروژه را دارد، حالا با Science Corp. هدفی بلندپروازانه‌تر از بازگرداندن حس بینایی برای بیماران را دنبال می‌کند: رسیدن به رابط‌های زیستی ـ الکترونیکی که در نهایت می‌توانند مرزهای آگاهی و شناخت را بازتعریف کنند.

چه کارهایی انجام شده و چه در راه است؟
– محصول اولیه تجاری Science Corp. تحت نام Prima یک ریزچیپ به اندازه دانه برنج است که داخل شبکیه کاشته می‌شود و همراه با عینک‌های مجهز به دوربین و یک باتری قابل حمل (در نسخه فعلی حدود ۲ پوند) می‌تواند بینایی «شکلی» را برای مبتلایان به تخریب ماکولا بازگرداند. در آزمایش‌های بالینی تکمیل‌شده با ۳۸ بیمار، شرکت گزارش داده که ۸۰٪ افراد قادر شده‌اند دوباره بخوانند — نه تنها تشخیص نور بلکه خواندن دو حرف به‌صورت همزمان. این نتایج، در صورت تایید نهایی، گامی بزرگ برای بازتوانی بیماران نابینا به حساب می‌آید.
– Science Corp. تکنولوژی Prima را از شرکت فرانسوی Pixium Vision خریداری و آن را بهینه‌سازی کرده و نتایج را برای تصویب در اروپا ارسال کرده است؛ راه‌اندازی در اروپا احتمالاً تابستان آینده خواهد بود، اما مسیر ورود به بازار ایالات متحده و زمان‌بندی همکاری با FDA هنوز مشخص نیست.
– از منظر درآمدزایی، این شرکت تاکتیکی دوگانه دارد: تولید و فروش ابزارهای کوچک و ارزان‌تر برای پژوهشگران (از نمونه‌های گران و حجیم به دستگاه‌های قابل حمل ارزان‌تر) تا جریان نقدی ایجاد کند، و هم‌زمان آماده‌سازی مسیر ورود محصولاتی مانند Prima به بازار را پیش ببرد. Hodak می‌گوید با هزینه اولیه حدود ۲۰۰,۰۰۰ دلار برای هر عمل جراحی، شرکت با جذب تنها حدود ۵۰ بیمار در ماه به نقطه سودآوری می‌رسد.

فناوری‌های بعدی: اپتوژنتیک و بافت‌سازی عصبی
Science Corp. فراتر از الکترودها حرکت می‌کند. گام بعدی شرکت مبتنی بر اپتوژنتیک است؛ ایده‌ای که در آن نور به‌جای الکترودها برای تحریک نورون‌ها به کار می‌رود. در چشم، به‌خاطر نسبتاً مصون بودن از واکنش ایمنی، شانس موفقیت بالاتری وجود دارد؛ شرکت ادعا می‌کند پروتئین‌هایی که تولید کرده‌اند نسبت به نمونه‌های رقبا حساس‌تر و سریع‌تر هستند.
اما جاه‌طلبانه‌ترین طرح Hodak، رشد بافت عصبی جدید است: دستگاهی به شکل «ویفل» که روی سطح مغز قرار می‌گیرد و هر فرورفتگی آن حاوی نورون‌های مهندسی‌شده‌ی رشد یافته از سلول‌های بنیادی است. این نورون‌ها به‌تدریج اتصالات زیستی جدیدی با مدارهای عصبی میزبان برقرار می‌کنند. در آزمایش‌های اثبات مفهوم روی موش‌ها، ۵ از ۹ آزمایش نشان دادند که حیوانات در پاسخ به فعال‌سازی دستگاه قادر به یادگیری جهت‌گیری (چپ/راست) شدند. او همچنین از «سوئیچ بیولوژیک» سخن می‌گوید: مکانیسم‌هایی که در صورت لزوم می‌توانند باعث مرگ هدفمند این نورون‌های مهندسی‌شده شوند تا در مواقع اضطراری قابلیت برگشت‌پذیری فراهم شود.

علم، مهندسی و محدودیت‌ها
Hodak تصدیق می‌کند که بخش بزرگی از علوم پایه هنوز حل‌نشده باقی مانده است: «کرنینه» علمی کارکرد مغز و نحوه تولید تجربه آگاهانه (binding problem) از پرسش‌های کلیدی هستند. بسیاری از یافته‌های نوروساینس جدید نیستند — چند دهه است که کنترل نشانگر و بازوی روباتیک از سیگنال‌های عصبی انجام می‌شود — اما پیشرفت‌های مهندسی (کوچک‌سازی، مصرف پایین انرژی، کاشت ایمن زیر پوست) هستند که باورپذیری تجاری را افزایش داده‌اند.

محیط رقابتی و سیاست‌گذاری جهانی
طبق داده‌های مجمع جهانی اقتصاد، نزدیک به ۷۰۰ شرکت در جهان دست‌کم ارتباطی با فناوری‌های BCI دارند. بازیگران بزرگی مانند Microsoft Research سال‌هاست پروژه‌های BCI دارند، Apple با شرکت Synchron همکاری کرده و حتی گزارش‌ها از مشارکت‌های سرمایه‌گذاران مطرح در فضا خبر می‌دهند. چین نیز برنامه‌ای ملی برای پیشبرد نوآوری در صنعت BCI با اهداف میان‌مدت و بلندمدت اعلام کرده است. در این میدان، سرمایه‌گذاری‌ها و رقابت‌های فناورانه شدت گرفته و مسیرهای مقرراتی و اخلاقی اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کنند.

پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی
Hodak تاکید می‌کند که این فناوری پیوندی با بحث طول عمر دارد و از منظر او BCI می‌تواند در آینده به سازوکاری برای بازتعریف آگاهی منجر شود. اما نگرانی‌های جدی نیز وجود دارد:
– مسئله نابرابری دسترسی: هزینه‌های بالای اولیه و ساختار مالی فعلی به‌گونه‌ای است که احتمالاً دسترسی نابرابر به تقویت‌های شناختی یا درمان‌های پیشرفته را تشدید می‌کند.
– فشار بر نظام سلامت: به‌گفته Hodak، افزایش توانمندی‌ها و طول عمر نیاز به تغییر بنیادین در مدل‌های هزینه‌ای و تخصیص منابع سلامت دارد.
– مسائل امنیتی و حریم خصوصی: خطر سوءاستفاده، هک یا دستکاری اطلاعات حسی و شناختی موضوعی است که باید از منظر فنی و قانونی پیش‌بینی و مهار شود.
– بحث‌های فلسفی و اخلاقی: از آپلود آگاهی تا تشکیل «سوپر-آگاهی» مشترک بین افراد، سوالات بنیادینی را درباره هویت، اختیار و معنای انسانی مطرح می‌کند.

چشم‌انداز زمانی
Hodak با جسارت خطوط زمانی مشخصی مطرح می‌کند: او باور دارد که تا ۲۰۳۵ رابط‌های نوروبیولوژیک ـ هیبریدی برای بیماران در دسترس خواهند شد و تا اواخر دهه ۲۰۴۰ تبدیل به فناوری‌ای نسبتاً فراگیر خواهند شد؛ هرچند او تاکید دارد در کوتاه‌مدت این عمل‌ها برای جمعیتی با شرایط پزشکی جدی محدود خواهند ماند.

جمع‌بندی
آنچه از صحبت‌های Max Hodak به‌روشنی برمی‌آید، تلفیق جدی مهندسی، زیست‌شناسی و چشم‌اندازهای بلندمدت فلسفی در مسیر توسعه BCI است. Science Corp. با ترکیب محصول عملیاتی در کوتاه‌مدت (Prima)، برنامه‌های اپتوژنتیک و حتی بافت‌سازی عصبی، سعی دارد هم درآمدزایی مستمر داشته باشد و هم پایه‌ریزی فناوری‌های تحول‌آفرین برای دهه‌های آینده را انجام دهد. اما چالش‌های علمی، ایمنی، مقرراتی و اجتماعی هنوز بسیارند و مسیر تبدیل این رؤیاها به واقعیت‌های پایدار نیازمند شفافیت، همکاری بین‌رشته‌ای و نظارت دقیق خواهد بود.

ابزار آنلاین ویرایش تصویر با هوش مصنوعی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا