بررسی جدید نشان میدهد که دوره آزمونهای اولیه هوش مصنوعی در حال نزدیک شدن به پایان است و فشار برای دستیابی به نتایج قابل اندازهگیری به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در حالی که در سال 2024 بیشتر سازمانها در حال اجرای برنامههای آزمایشی و نمونهسازی بودند، در میانه سال 2025، نیاز به نتایج ملموس به یک اولویت تبدیل شده است. بهگزارش یک نظرسنجی از 300 مدیر مالی آمریکایی توسط KPMG، 90% از سازمانها فشار سرمایهگذاران برای نشان دادن بازگشت سرمایه (ROI) از سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی تولیدی را “مهم” یا “بسیار مهم” میدانند که نشاندهنده افزایش قابل توجهی از 68% در سهماهه چهارم 2024 است. این موضوع نشاندهنده تقاضای فزاینده برای بازگشتهای قابل اندازهگیری است.
نظرسنجی دیگری از 50 مدیر مالی توسط Bain Capital Ventures نشان داد که 79% از آنها قصد دارند بودجههای هوش مصنوعی خود را در سال جاری افزایش دهند و 94% بر این باورند که هوش مصنوعی تولیدی میتواند به شدت برای حداقل یک فعالیت مالی سودمند باشد. مدیران مالی بر این نکته تأکید میکنند که بازگشتهای اولیه عمدتاً از طریق افزایش بهرهوری مشاهده میشود. به عنوان مثال، آندریا الیس، مدیر مالی Fanatics Betting and Gaming، اشاره کرد که ایجاد یک روند اختصاصی برای شناسایی تأمینکنندگان، زمان تهیه سوابق مالی را از 20 ساعت در ماه به 2 ساعت کاهش داده است.
اما مدیران مالی اکنون به دنبال کاربردهای استراتژیکتر هوش مصنوعی هستند و تمرکز آنها به سمت نقاط ضعف تاریخی میباشد که فناوریهای قبلی قادر به حل آنها نبودند. به عنوان مثال، کزمین پیتیگویی، مدیر مالی Flywire، توضیح داد که هوش مصنوعی میتواند در پیشبینی روندها بر اساس دادههای کلان به کمک توضیح فرضیات تغییر یافته کمک کند.
این نظرسنجیها نشان میدهند که مدیران مالی به عنوان نگهبانان اصلی سرمایهگذاری هوش مصنوعی در حال شکلگیری هستند و آنها در حال توسعه چهارچوبهای مالی لازم برای ارزیابی صحیح این سرمایهگذاریها هستند. آنهایی که زودتر به توسعه روشهای ارزیابی قوی بپردازند، احتمالاً مزایای رقابتی قابلتوجهی خواهند داشت.
سازمانها در حال حاضر بهبودهای قابل توجهی را در بهرهوری مشاهده کرده و با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی به شناسایی ناکارآمدیهای فرآیندها میپردازند. به طوری که گزارشها نشان میدهند که در صنایع مختلف، از بیمه تا نفت و گاز، هوش مصنوعی به شرکتها کمک میکند تا صرفهجوییهای قابل توجهی را در هزینهها ایجاد کنند. با گذر از صرفاً کاهش هزینهها، مدیران مالی در حال توسعه معیارهای پیچیدهتری برای ارزیابی سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی هستند.
رویکردهای جدید در ارزیابیها، با تأکید بر ارزش استراتژیک هوش مصنوعی و تطابق آن با اهداف عمومی شرکتها، نمایانگر تحولی در ارزیابی سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی است. در سال 2025، اصول ROI به سمت سنجههای بهرهوری متمایل شدهاند و مدیران مالی بهدنبال سنجش تأثیرات مثبت هوش مصنوعی بر قابلیتهای انسانی هستند.
با توجه به نیازهای تغییر کرده در ارزیابیهای مالی و نظریههای جدید در مورد زمان ارزش، انتظار میرود که مدیران مالی به رویکردهای نوآورانهای در محاسبه ROI نسبت به تکنولوژیهای سنتی روی آورند و در تلاش برای توسعه یک چارچوب جامع برای ارزیابی ارزش سرمایهگذاری هوش مصنوعی باشند. با این شیوههای جدید، انتظار میرود که هوش مصنوعی نه تنها به عنوان یک تکنولوژی برای کاهش هزینهها بلکه به عنوان یک دارایی استراتژیک که میتواند رشد و تمایز رقابتی را به همراه داشته باشد، تلقی شود.