رویداد VB Transform، که به مدت نزدیک به دو دهه به عنوان یک مرجع معتبر در عرصه هوش مصنوعی سازمانی شناخته میشود، بار دیگر فرصتی برای گردهمایی پیشگامان این حوزه فراهم کرده است. در این رویداد، رهبران صنعت هوش مصنوعی به تبادل دیدگاهها و تجربیات خود میپردازند.
اسکات وایت، رهبر تیم محصول Claude AI در شرکت Anthropic، به سرعت تحول هوش مصنوعی از یک مفهوم نوظهور به یک شریک واقعی در امور کاری اشاره کرد. وی تنها یک سال پیش، هنگامیکه ابزارهای کدنویسی هوش مصنوعی هنوز قادر به کامل کردن یک خط کد نبودند، شاهد این تحولات بود. امروزه، او به تنهایی ویژگیهای نرمافزاری آماده تولید را میسازد، هرچند که یک برنامهنویس حرفهای نیست.
وایت در خلال گفتگوهای درونسوز در رویداد VB Transform 2025 در سن فرانسیسکو اعلام کرد: “دیگر به شغل خود به عنوان نوشتن یک سند PRD و تلاش برای متقاعد کردن کسی برای انجام کار فکر نمیکنم؛ بلکه اولین چیزی که انجام میدهم این است که بررسی میکنم آیا میتوانم یک نمونه قابل کار از آن را بر روی سرور آزمایشیام بسازم و سپس یک دمو از آن ارائه دهم.” این تغییر نمایانگر تحولی وسیعتر در نحوه پذیرش هوش مصنوعی توسط سازمانها است، که به سمت سیستمهای پیچیدهای که قادر به کار خودمختار هستند، حرکت میکند.
تجربه وایت نوری به آینده میلیونها کارمند دانش فراهم میکند. این تحول به طرز شگفتآوری سریع بوده است. زمانی که وایت به Anthropic پیوست، مدل Claude 2 تنها قادر به انجام تکمیل متنهای پایه بود، ولی با ارائه Claude 3.5 Sonnet، امکان ایجاد برنامههای کاملاً جدید فراهم شد. اکنون با دستیابی Claude 4 به نمره 72.5% در معیار SWE-bench کد نویسی، این مدل به آنچه وایت “یک مهندس نرمافزاری خودکار کامل” مینامد، تبدیل شده است.
Claude Code، جدیدترین ابزار کدنویسی شرکت، میتواند کل پایگاههای کد را تحلیل کند، مستندات API را در اینترنت جستجو کند، درخواستهای Pull ایجاد کند، به نظرات بازبینی کد پاسخ دهد و راهحلها را بهبود بخشد، و همه این کارها را به صورت غیرهمزمان و در عرض ساعتها انجام دهد. وایت گفت که 90% کدهای خود Claude Code توسط خود سیستم هوش مصنوعی نوشته شده است.
پیامدهای این تحولات به نرمافزارسازی محدود نمیشود. شرکت داروسازی نوو نوردیسک، با استفاده از Claude، روندهایی که به 10 هفته زمان برای تکمیل گزارشهای بالینی نیاز داشت را به 10 دقیقه کاهش داده است. GitLab از این فناوری برای هر چیزی از پیشنهادات فروش تا مستندات فنی استفاده میکند و شرکت Intuit از Claude برای ارائه مشاوره مالیاتی به طور مستقیم به مصرفکنندگان بهره میبرد.
وایت به تمایز بین سطوح مختلف ادغام هوش مصنوعی پرداخته و چهار دسته کلی از این ادغامها را معرفی کرده است: مدلهای ساده زبان که به سوالات پاسخ میدهند، مدلهای تقویت شده با ابزارهایی مانند جستجوی وب، جریانهای کاری ساختارمند که هوش مصنوعی را در فرآیندهای کسب و کار ادغام میکنند و عوامل خودکار که میتوانند به شکل مستقل از چندین ابزار و منطق تکراری به اهداف خود دست یابند.
از نظر وایت، کلید enabling این تحول، رابطهای است که بین هوش مدل و قابلیتهای جدید محصولات وجود دارد. توسعه زیرساختی حیاتی، پروتکل Context Model (MCP) است که وایت آن را “USB-C برای ادغامها” توصیف میکند. این پروتکل به شرکتها اجازه میدهد تا بهجای ایجاد اتصالات جداگانه به هر منبع داده یا ابزاری، از طریق یک روش استاندارد به نرمافزارهای سازمانی دسترسی پیدا کنند.
وایت توصیه میکند که سازمانها برای پیادهسازی عوامل هوش مصنوعی، به آرامی شروع کرده و به تدریج ساختارهای مورد نیاز را طراحی کنند. وی همچنین بر اهمیت سیستمهای ارزیابی تاکید کرده و میگوید: “ارزیابیها، سندهای نیازمندی محصول جدید هستند”، بدین معنا که شرکتها باید روشهای جدیدی برای ارزیابی عملکرد هوش مصنوعی در وظایف تجاری خاص ایجاد کنند.
نگاهی به آینده، وایت تصور میکند که توسعه هوش مصنوعی به افراد غیر فنی نیز دسترسی پیدا کند، مشابه پیشرفتهای مربوط به تواناییهای کدنویسی. او آیندهای را تجسم میکند که در آن افراد نه تنها یک عامل هوش مصنوعی، بلکه سازمانی از سیستمهای هوش مصنوعی تخصصی را مدیریت میکنند.
این تحولات، تغییرات عمدهای در روند کار در صنعت به وجود میآورد و به سمت ادغام عمیقتر هوش مصنوعی در فرآیندهای اصلی کسب و کار پیش میرود. در نهایت، آینده همکاری با هوش مصنوعی از تدریس ماشینها برای انجام کارها به مدیریت همکاریهایی که میتوانند به طور مستقل برای مدت زمان طولانی فعالیت کنند، تغییر میکند. برای وایت، این آینده یک قدم به جلو است — برای هر ویژگی تولیدی جدید.