تحولات شگرف در عرصه هوش مصنوعی و تاثیرات آن بر بازار کار
با ظهور فناوریهای نوین هوش مصنوعی، جهان کار به سرعت در حال دگرگونی است. این فناوری نه تنها تواناییهای جدیدی برای انجام وظایف مختلف به همراه دارد، بلکه بر بسیاری از جنبههای زندگی حرفهای نیز تاثیرگذار است. با این حال، هنوز تبعات گستردهای که ممکن است به واسطه جایگزینی مشاغل به واسطه اتوماسیون هوش مصنوعی رخ دهد، کاملاً به وقوع نپیوسته است.
بر اساس بررسی اخیر مجمع جهانی اقتصاد (WEF)، پیشبینی میشود تا سال 2025 تا 2030، حدود 40 درصد از کارفرمایان از کاهش نیروی کار در بخشهایی که هوش مصنوعی میتواند وظایف را خودکار کند، خبر دهند. این آمار با پیشبینیهای قبلی هماهنگی دارد. به عنوان مثال، گزارش موسسه گلدمن ساکس در گذشته اشاره کرد که هوش مصنوعی مولد میتواند معادل 300 میلیون شغل فولتایم را خودکار کند و موجب تغییرات عمدهای در بازار کار شود.
صندوق بینالمللی پول (IMF) نیز بر این باور است که تقریباً 40 درصد از مشاغل جهانی در معرض هوش مصنوعی قرار دارند. به علاوه، تحقیقات نشان میدهند که 30 درصد از کارگران ممکن است شاهد اتوماسیون بیش از 50 درصد از وظایف شغلی خود توسط هوش مصنوعی مولد باشند.
بهرغم این پیشبینیهای نگرانیزا، گزارشها نشان میدهند که تا کنون تأثیرات جایگزینی شغلها به وسیله هوش مصنوعی بسیار کم بودهاست. اما آیا این به معنای نفی خطرات آینده است؟ تاریخ نشان میدهد که تغییرات فناورانه اغلب تدریجی و نامحسوس آغاز شده و سپس با یک جهش ناگهانی، پایداریهای موجود را به چالش میکشند.
در زمینه تجارت و فناوری، اصطلاحی به نام «نقطه عطف» وجود دارد که به لحظهای اشاره میکند که یک روند به توده بحرانی میرسد و سپس به سرعت شتاب میگیرد. این مفهوم نشان میدهد که تغییرات مورد انتظار از هوش مصنوعی ممکن است با شتابی ناگهانی رخ دهند.
طبق تحقیق جدید مککینزی، 78 درصد از شرکتها اعلام کردهاند که در حداقل یکی از بخشهای کاری خود از هوش مصنوعی استفاده میکنند. این افزایش گزارششده از 40 درصد نسبت به سال 2023 نشاندهنده پذیرش گستردهتر این فناوری است. با وجود این، تنها 1 درصد از مدیران اجرایی، پیادهسازی هوش مصنوعی مولد در شرکت خود را به عنوان بلوغ یافته توصیف میکنند.
اولین دستهای از شغلها که احتمالاً توسط هوش مصنوعی تحت تأثیر قرار میگیرند، توسعهدهندگان نرمافزار هستند. ابزارهای هوش مصنوعی مبتنی بر مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) به طور قابل توجهی در بهبود فرآیندهای برنامهنویسی مشغول به کار هستند و احتمالاً به زودی این حوزه به طور کامل خودکار خواهد شد.
عنصر دیگر که ممکن است شتاب در پذیرش هوش مصنوعی را تحریک کند، رکود اقتصادی است. تاریخچه نشان میدهد که دورههای رکود اقتصادی میتواند به عنوان محرکی برای تسریع در استفاده از فناوریهای نوین عمل کند، جایی که شرکتها به منظور کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری به اتوماسیون روی میآورند.
بالاخره سوالی که باقی میماند این است که آیا سال 2025 سالی خواهد بود که هوش مصنوعی نه تنها در حمایت از مشاغل عمل کند بلکه شروع به جایگزینی آنها کند؟ لحظهای که ممکن است تدریجی و سپس ناگهانی به وقوع بپیوندد.