پیشرفت‌های جدید در زمینه پروتکل‌های یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی: نگاهی به پروتکل Context Model Anthropic

در سال‌های اخیر، سیستم‌های هوش مصنوعی به توانمندی‌هایی فراتر از تولید متن دست یافته‌اند و اکنون قادر به انجام اقدامات و اتخاذ تصمیمات به‌طور هماهنگ با سیستم‌های سازمانی هستند. اما این پیشرفت‌ها با پیچیدگی‌های جدیدی همراه شده است. هر مدل هوش مصنوعی روش خاص خود را برای تعامل با نرم‌افزارهای دیگر دارد و این موضوع باعث ایجاد چالش‌های جدیدی در یکپارچگی می‌شود. به‌طوری که تیم‌های فناوری اطلاعات بیشتر از اینکه از سیستم‌ها استفاده کنند، وقتی را به ارتباط‌دهی آن‌ها اختصاص می‌دهند. این هزینه‌های پنهان، حاکی از بحران تقسیم‌بندی در دنیای فعلی هوش مصنوعی است.

پروتکل Context Model (MCP) از Anthropic یکی از نخستین تلاش‌ها برای پر کردن این خلا است. این پروتکل، روشی پاک و بدون حالت برای اینکه چگونه مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) می‌توانند ابزارهای خارجی را شناسایی و با رابط‌های یکسان و حداقل friction توسعه‌دهنده‌ای فعال کنند، پیشنهاد می‌دهد. در واقع، این پروتکل می‌تواند قابلیت‌های جداشده‌ی هوش مصنوعی را به فرایندهای آماده برای سازمان تبدیل کند و به نوبه خود، یکپارچگی‌ها را استاندارد و ساده‌تر نماید.

در حال حاضر، یکپارچه سازی ابزارها در سیستم‌های Powered by LLM به صورت موقت و نامنظم انجام می‌شود. هر چارچوب عامل، هر سیستم پلاگین و هر عرضه‌کننده مدل رویکرد خاص خود را برای فراخوانی ابزارها تعیین می‌کند که در نهایت به کاهش قابلیت جابجایی منجر می‌شود. MCP این امکان را فراهم می‌کند که اگر به‌طور گسترده‌ای پذیرفته شود، بتواند ابزارهای هوش مصنوعی را شناسایی‌پذیر، ماژولار و بین‌المللی کند، مشابه آنچه که REST و OpenAPI برای خدمات وب انجام دادند.

اگرچه MCP به‌عنوان یک پروتکل متن‌باز توسعه یافته و در حال افزایش مقبولیت است، اما باید توجه داشت که هنوز به عنوان یک استاندارد رسمی صنعتی شناخته نمی‌شود. با وجود طبیعت باز و افزایش پذیرش، این پروتکل تحت هدایت یک عرضه‌کننده خاص، به‌ویژه خانواده مدل Claude، طراحی شده است. یک استاندارد واقعی نیاز به یک گروه حاکمیتی مستقل و نمایندگی از چندین ذینفع و یک کنسرسیوم رسمی برای نظارت بر توسعه، نسخه‌بندی و حل اختلافات دارد. این عوامل در پروتکل MCP امروز وجود ندارد.

در پروژه‌های اجرای شرکتی متعدد که شامل ارکستراسیون وظایف، پردازش اسناد و اتوماسیون نقل‌قول‌ها بود، نبود یک لایه مشترک رابط ابزار به‌طور مکرر به عنوان یک نقطه اصطکاک مطرح شده است. تیم‌ها مجبور به توسعه آداپتور یا تکرار منطق در سیستم‌ها هستند که به پیچیدگی و افزایش هزینه‌ها منجر می‌شود. بدون یک پروتکل بی‌طرف و به‌طور گسترده پذیرفته شده، این پیچیدگی به راحتی کاهش نخواهد یافت.

با توجه به این چالش‌ها، در صورتی که سازمان‌ها قصد استفاده از MCP را دارند، باید به‌طور هوشمندانه‌ای به آن نزدیک شوند. در حالی که آزمایش با MCP معقول به نظر می‌رسد، به‌ویژه برای افرادی که قبلاً از Claude استفاده می‌کنند، پذیرش تمام‌عیار آن نیازمند یک رویکرد استراتژیک‌تر است.

به‌غیر از تطابق با نوع خاص MCP، لازم است که سازمان‌ها به نیاز به امنیت، قابلیت اطمینان و یکپارچگی فکر کنند. اگر سازمان‌ها بخواهند از این پروتکل بهره‌برداری کنند، باید به دقت در مورد نحوه پیاده‌سازی آن نگریسته و به گونه‌ای عمل کنند که امکان انطباق و پذیرش استانداردهای جامعه مدیریت شده را فراهم کنند.

آینده پروتکل MCP همچنان در حال تحول است و اینکه آیا این پروتکل به استانداردی برای صنعت تبدیل خواهد شد یا نه هنوز روشن نیست، اما بحث‌هایی که پیرامون آن در حال شکل‌گیری است، نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

تبدیل متن به صوت با هوش مصنوعی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا