در پی افزایش استفاده شرکتهای مشاوره از هوش مصنوعی مولد برای اتوماسیون کارهای دانش، تحولات قابل توجهی در صنعت ارائه خدمات مشاورهای شکل گرفته است که به بروز تغییرات در نیروی کار و تعدیل نیرو منجر شده است. به تازگی، شرکت PwC حدود ۲ درصد از کارکنان خود در ایالات متحده، معادل ۱,۵۰۰ شغل در بخشهای حسابرسی و مالیات، را تعدیل کرده است. همچنین، شرکت EY با وجود اعلام یک سرمایهگذاری ۱.۴ میلیارد دلاری برای ساخت یک پلتفرم هوش مصنوعی شرکتی، ۱۵۰ شغل را حذف کرد.
Accenture به دنبال کاهش رشد و افزایش هزینههای فناوری در سال 2023، ۱۹,۰۰۰ موقعیت شغلی (۲.۵ درصد از نیروی کار خود) را کاهش داد. گزارشها حاکی از آن است که McKinsey & Company به کارکنان ارشد خود تا ۹ ماه حقوق را به عنوان تشویق برای استعفا پرداخت میکند؛ این استراتژی به افت هزینههای مشاوره مرتبط با تغییرات ناشی از هوش مصنوعی مربوط میشود. KPMG نیز در حال همسو کردن مهارتها به گونهای است که پلتفرمهای هوش مصنوعی جایگزین بخشهایی از فرآیند حسابرسی و سایر وظایف روزمره میشوند.
در ماه نوامبر سال گذشته، ۳۳۳ شغل معادل ۴ درصد از کارکنان حسابرسی ایالات متحده کاهش یافت. این موج فزاینده از تعدیلهای شغلی ناشی از هوش مصنوعی در سخنان اخیر آروین کریشنا، مدیرعامل IBM، نمایان است که اشاره کرد IBM چند صد موقعیت شغلی در بخش منابع انسانی را با عوامل هوش مصنوعی جایگزین کرده است. او بر این واقعیت ناخوشایند تاکید میکند که نقشهای مرتبط با «کارهای قالبی» به سرعت در حال از بین رفتن هستند.
در حالی که IBM برخی منابع را به سمت نقشهای توسعه نرمافزار و فروش منتقل کرده است، پیام اصلی این است که کارمندان به طور فزایندهای عوامل هوش مصنوعی را به عنوان تهدیدی برای وجود خود درک میکنند و بسیاری برای حفظ جایگاه خود در صنعت، اقدام به ایجاد برنامههای هوش مصنوعی عدم رسمی میکنند. این در حالی است که هوش مصنوعی مولد در حال تعریف مجدد تمام اشکال کارهای دانش به سرعتی بالاتر از آن چیزی است که حتی مشاوران برتر صنعت انتظار داشتند.
به خصوص در بخشهای تحت تأثیر، تیمها به طور مکرر از برنامههای هوش مصنوعی عدم رسمی برای افزایش بهرهوری و کارایی گروهی استفاده میکنند. خودکارسازی پیشنهادها، خودکارسازی عملیات و جریان کار، مدلسازی مالی و مدیریت روابط مشتری، از جمله زمینههایی هستند که در آنها هوش مصنوعی عدم رسمی به کار برده میشود. یافتهها نشان میدهد که بسیاری از مشاوران به طور مستقل به این ابزارها اعتماد میکنند و نسبت به بهرهوری خود به این برنامهها تکیه دارند.
گزارشها حاکی از آن هستند که بین ۷۰ تا ۷۵ درصد مشاوران به طور منظم از برنامههای هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند و افزایش تولید را به این ابزارها نسبت میدهند. این وضعیت نشان میدهد که هوش مصنوعی عدم رسمی به اسلحهای کلیدی برای استعدادهای برتر مشاوره تبدیل شده که به آنها اجازه میدهد کارهای فوقالعادهای را در مدت زمان کمتری تولید کنند.
با توجه به این تحولات، مدیریت ارشد شرکتهای مشاوره نیازمند یک نقشهراه عملی و واضح برای کاهش ریسکهای مرتبط با هوش مصنوعی عدم رسمی و بهرهبرداری از پتانسیل استراتژیک آن هستند. به عبارتی، ادغام هوش مصنوعی عدم رسمی به صورت ایمن و هدفمند میتواند از تهدیدات بالقوه به مزیتهای استراتژیک تبدیل شود و بدین ترتیب، مشاوران برتر صنعت باید سریعتر نسبت به پذیرش و استفاده از این نوآوریها اقدام کنند تا برتری رقابتی خود را حفظ کنند.