به تازگی، تحولات قابل توجهی در زمینه دادههای سنتز شده و تأثیرات آن بر فرآیند تصمیمگیری در عرصههای مختلف مشاهده شده است. رهبران کسبوکار با چالش جدیدی مواجه هستند: چطور میتوانند کنترل بر آنچه واقعی و آنچه تولیدی است را دوباره به دست آورند و همچنین چه میزان میتوان به این دادهها اعتماد کرد؟
در فیلم کلاسیک «بازیهای جنگی» که در سال 1983 به نمایش درآمد، شخصیت متیو برو دریک به اشتباه تهدیداتی با دادههای مصنوعی ایجاد میکند که ممکن است به جنگ هستهای بینجامد. این داستان نشاندهنده خطراتی است که هنوز هم 40 سال بعد در دنیای امروز با تولید دادههای سنتز شده مواجه هستیم. امروزه این دادهها نقش کلیدی در تصمیمگیریهای ما در حوزههایی مانند بهداشت و درمان، مالی، بازاریابی و امنیت سایبری ایفا میکنند.
دادههای سنتز شده به اطلاعاتی اطلاق میشود که توسط هوش مصنوعی تولید میشوند و اطلاعات دنیای واقعی را شبیهسازی میکنند. این نوع دادهها مزایای قابل توجهی را به همراه دارند از جمله توانایی مدلسازی سناریوهای نامحتمل و افزایش سرعت توسعه، اما خطرات خاص خود را نیز دارند. دادههای مصنوعی بر اساس فرضیات و ورودیهای تعصبآمیز طراحی و آموزش میبینند و ممکن است بازتابی از یک واقعیت غیرواقعی باشند. بهعلاوه، با افزایش تولید سوالات و پاسخهای هوش مصنوعی، ما در معرض خطر تولید یک چرخه بازخوردی قرار داریم که در آن AI میتواند تنها نهاد قابل استناد برای تفسیر دادههای خود باشد.
این موضوع بیشتر از یک چالش فنی، چالشی در رهبری محسوب میشود. سه سوال کلیدی رهبران مدرن را در مورد دادهها به چالش میکشد: نخست، چه کسی تأییدکننده تأییدکننده است؟ دوم، چگونه میتوانیم حاکمیت دادهها را حفظ کنیم؟ و سوم، آیا تصمیمات ما تحت تأثیر دادههای سنتز شده، واقعاً معتبرند؟
با ظهور ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) که وظایف بعدی را پیشنهاد میدهند و مدلهای پیشبینی که قیمتها یا ریسک را ارزیابی میکنند، این معضل به واقعیت تبدیل شده است. دادههای سنتز شده میتوانند کارایی را افزایش دهند، اما بدون نظارت دقیق ممکن است تبعیضها را تقویت کرده و سیگنالهای حیاتی را مخفی کنند.
توماس کولاپولوس، رئیس گروه دلپی و آیندهپژوه دیجیتال، هشدار میدهد که افزایش دادههای تولیدشده توسط هوش مصنوعی سؤالات عمیقی درباره اعتماد و حقیقت در تصمیمگیری مطرح میکند. بنابراین، رهبران باید محدودیتهای واضحی بین دادههای واقعی و سنتز شده تعریف کنند و نه تنها به واگذاری قضاوتها بسنده کنند.
راهحل در انکار دادههای سنتز شده نیست، بلکه در مدیریت آنهاست. داشتن کنترل بر دادهها و سیستمهای هوش مصنوعی به معنای داشتن ساختار، قابلیت مشاهده و تخصص انسانی برای بازرسی، چالش و زمینهسنجی است.
سازمانهایی که پلتفرمهای داده و هوش مصنوعی حاکم دارند و بر اساس شرایط خود آنها را کنترل و ارزیابی میکنند، در بهترین موقعیت برای بهرهبرداری از قدرت دادههای سنتز شده خواهند بود. حتی در پیشرفتهترین سیستمهای هوش مصنوعی، قضاوت انسانی مهمترین نکته است. تجربه واقعی و دانش زمینهای باید در بین ورودیهای سنتز شده و فرآیند تصمیمگیری عمل کند.
آینده متعلق به افرادی است که توانایی ناوبری در فضای خاکستری بین دادههای سنتز شده و واقعی را دارند. دادههای سنتز شده پتانسیل فوقالعادهای را ارائه میدهند، اما اتوماسیون بیدرنگ نمیتواند ما را از تصمیمگیریهای نادرست نجات دهد. حاکمیت، مدیریت و بصیرت انسانی باید در مرکز هر استراتژی هوش مصنوعی باقی بمانند، در غیر این صورت ممکن است متوجه نشویم که چه زمانی اجازه دادهایم ماشینها بازی جنگ را با واقعیت اشتباه بگیرند.